رفتن به مطلب
بزودی این ادرس به صورت موقت و برای رفع برخی مشکلات از دسترس خارج میشود جهت ورود به چت روم تو گوگل بنویسین میهن چت روی لینک های اول کلیک نمایید

فندق

کاربر قدیمی
  • تعداد ارسال ها

    2260
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روز های برد

    85

تمامی مطالب نوشته شده توسط فندق

  1. ‏و من هربار بعد از شنیدن ،خبر مرگ کسی، از خودم می‌پرسم که ما چطور از دونستن این حقیقت که ،آدم‌ها می‌میرن،دیوونه نمی‌شیم؟
  2. آیا تاکنون این حس را داشته‌ای که داستانت مدت‌ها است به پایان رسیده‌است و بیش از آنچه باید زیسته‌ای و این روزها تنها صفحات خالی را به کتاب زندگی خود اضافه می‌کنی؟
  3. در سمت درست بایستیم؛ حتی اگر به ضررمان باشد، حتی اگر مسخره‌مان کنند، حتی اگر فقط دو نفر باشیم.
  4. من نمی‌خوام بمیرم، نمی‌خوام تنم بره زیر یه خروار خاک و همین، تهش تجزیه شدن باشه، من عدم مطلق می‌خوام، می‌خوام وجود نداشته باشم، اثری از من نباشه، کسی منو هیچ‌وقت نشناخته باشه، می‌خوام آدم‌ها فردا صبح بیدار شن و هیچ‌وقت منو ندیده باشن،نمی‌خوام بمیرم؛ می‌خوام نباشم.
  5. نمی‌شود منکر شد که زندگی به هر حال جالب است.
  6. ای دل به سرد مهریِ دوران صبور باش.
  7. آشنا می‌شوی و عادت می‌کنی؛ تغییر می‌کنند و غریبه می‌شوند. تغییر می‌کنی و دیگر نه آشنا می‌شوی و نه عادت می‌کنی؛ با تمام جهان غریبه می‌شوی.
  8. من انتقام جو و کینه ای نیستم؛ اما حافظه ام در مورد جراحات و تحقیر ها، با وجود بزرگواری ام، بسیار قوی است.
  9. مردم بیشتر از هر چیز از این وحشت دارند که قدمِ تازه‌ای بردارند یا حرفِ تازه‌ای بزنند. فئودور داستایفسکی
  10. من از روی کابینت نشستن واقعا لذت می‌برم؛ روی کابینت نشستن وقتی یکی حین آشپزی‌ئه، روی کابینت نشستن و غذا خوردن، روی کابینت نشستن و حرف زدن آدم‌ها، نمی‌دونم می‌تونید متوجه بشید که چقدر بامزست یا نه.
  11. ‏آیا فکر می‌کنی به همین سادگی است که برای رهایی از یک زخم، آن را ببندی؟
  12. همواره به ابرها حسادت می‌کرد؛ زیرا می‌توانند یک‌ لحظه باشند و لحظه‌ای دیگر هرگز نباشند.
  13. سرکوب سازمان یافته رو حس میکنی ؟ یا تو رو هم خواب کردن ؟ هنوز می تونی برای حقت بجنگی ؟ یادت میاد اهدافی داشتی ؟ یادت میاد یه روزی میخواستی تغییر ایجاد کنی ؟ شعر می خوندی ، رمان می خوندی ، غمگین می شدی، ترس مسئولیت داشتی ، گریه می کردی داد می زدی یادت میاد ارزشهای انسانی رو؟
  14. چيزى به اسم برگشتِ صميمت‌هاى از دست رفته وجود نداره .. اونی که تموم شد، تموم شد.
  15. چرا ادامه بدم این چنین به ملال و تکرار و حزن.
  16. با افرادی معاشرت کنید که عادت‌هایی دارند که دوست دارید خودتان داشته باشید! انسان‌ها با هم رشد می‌کنند. جیمز کلیر
  17. ‏دلتنگی‌اش نه به خاطر خوب بودن آدم‌های رفته؛ بلکه به خاطر تکه‌های محبتی بود که از قلب خود کنده و درون آن‌ها جا گذاشته بود.
  18. دیوانه ها به لطف خدا، غالباً خوشند.
  19. من رو سورپرایز کنید؟ عمرا.. من یک عدد دائما فکرکننده‌ام که از قبل به همه چیز فکر کردم و احتمال همه چیز رو دادم.
  20. چیزی که مرا به زندگی بندد نیست. حسین منزوی
  21. ‏وقتی اندوهگین هستید، غالباً بدین دلیل است که حقیقتی دردناک اما مهم را آموخته‌اید. دیوید رابسون
  22. زخمای خانوادگی از همه بدترن ولی، نگفتنش سنگینت میکنه گفتنش سرافکنده‌ت.
  23. ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ به نظرم زن بودن خیلی قدرت می‌خواد.. اینکه در عین ظرافت‌ و شکنندگی، قوی باشی. اینکه وقتی اشک تو چشمات جمع میشه، برای حقت سینه سپر کنی، شاید منو تو داریم جایی زندگی می‌کنیم که، زن بودن رو ضعف می‌دونن. غافل ازینکه زن بودن، ضعف نیست قدرته! به قول دوست شاعرم: حیف که مردان نمی‌توانند زن باشند تا طعم قدرت را، بچشند. از پرواز بدون بال
  24. ‏يه جا خوندم نوشته بود: اونقدر آدم درست و حسابى روى زمين هست كه لازم نباشه به كسی شانس دوباره بدى، و به‌نظرم خیلی خوب گفت
  25. وقتی پیداش کردی.. یادت نره چقدر دنبالش گشتی!
×
×
  • اضافه کردن...