رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

تبر

مردی صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده است.
شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشد،برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت.
متوجه شد همسایه اش در دزدی مهارت دارد،مثل یک دزد راه میرود و مثل دزدی که می خواهد
چیزی را پنهان کند،پچ پچ میکند.
آنقدر از شکش مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه برگردد،لباسش را عوض کند،نزد قاضی برود
و شکایت کند.
اما همین که وارد خانه شد،تبرش را پیدا کرد زنش آن را جابجا کرده بود.
مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه اش را زیر نظر گرفت و دریافت که او مثل یک آدم
شریف راه میرود،حرف میزند و رفتار میکند.

پائولو کوئیلو میگوید:" همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که ما انسان ها در هر موقعیتی،معمولا آن چیزی را میبینیم که دوست داریم ببینیم."

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...