رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

‍ ﺧﺴﺮﻭ ﺷﮑﯿﺒﺎﯾﯽ:

 

ﻣﺎﻫﯽ ﻣﻮﻥ ﻫﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ 

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﮕﻪ ﺗﺎ ﺩﻫﻨﺸﻮ ﺑﺎﺯﻣﯿﮑﺮﺩ 

ﺁﺏ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﺗﻮ ﺩﻫﻨﺶ 

ﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﺴﺖ ﺑﮕﻪ ...

 

ﺩﺳﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﻮ ﺁﮐﻮﺍﺭﯾﻮﻡ 

ﻭ ﺩﺭﺵ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ 

ﺍﺯﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺑﺎﻻ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﭘﺮﯾﺪﻥ .. 

ﺩﻟﻢ ﻧﯿﻮﻣﺪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻨﺪﺍﺯﻣﺶ ﺍﻭﻥ ﺗﻮ، 

ﺍﻧﻘﺪ ﺑﺎﻻ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﭘﺮﯾﺪ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪ

ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ !!...

 

ﺩﯾﺪﻡ ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻣﻮﻗﺴﺖ 

ﺑﺬﺍﺭﻣﺶ ﺗﻮﯼ ﺁﮐﻮﺍﺭﯾﻮﻡ

ﻭﻟﯽ ﺍﻻﻥ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺘﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻧﺸﺪﻩ.. 

ﯾﻌﻨﯽ ﻓﮏ ﮐﻨﻢ ﺑﯿﺪﺍﺭ

ﺷﺪﻩ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻤﺶ ﺍﻭﻥ ﺗﻮ 

ﻗﻬﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﺯﺩﻩ

ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ !!...

 

ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﺎ 

ﺑﺎ ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﻣﻮﻧﻪ ...

ﺩﻭﺳﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ ... ﺩﻭﺳﻤﻮﻥ ﺩﺍﺭﻥ ...

ﻭﻟﯽ ﺍﻭﻧﺎﺭﻭ نمی فهمیم !

ﻓﻘﻂ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ 

ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭ

ﺭﻭ ﺑﺎ ﺍﻭﻧﺎ ﻣﯿ ﮑﻨﯿﻢ... ༊࿐𖥘➫‌ ✰

ارسال شده در

نمکدان را که پر می کنی 

توجهی 

به ریختن نمکها نداری … 

اما زعفران را که میسابی

به دانه دانه اش توجه می کنی...

حال آنکه بدون نمک هیچ غذایی خوشمزه نیست

ولی بدون زعفران ماهها و سالها 

میتوان آشپزی کرد و غذا خورد 

مراقب نمکهای زندگیمان باشیم…

ساده و بی ریا و همیشه دم دست … 

که اگر نباشند وای بر سفره زندگی👌

 

 

 

 

‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌

ارسال شده در

ﺩﻧﯿـــﺎﮮ ﻣﺠـــﺎﺯﮮ ﺟـــﺎﯾﯿـﮧ ﮐـﮧ

ﻭﻗﺘـــﮯ ﮐﺴـــﮯ ﮐـﮧ ﺩﻭﺳﺘـــﺶ ﺩﺍﺭﮮ ﺍﺯﺗــ ﻣﯿﭙـــﺮﺳـﮧ

ﺧﻮﺑـــﮯ ؟؟

ﻣﯿﮕـــﮯ ﺧﻮﺑـــﻢ ﻣﺮﺳـــﮯ !!

ﺍﻣـــﺎ ﺍﻭﻥ ﻧـﮧ ﻣﯿﺘـــﻮﻧـﮧ ﺑﻐـــﺾ ﮔﻠـــﻮﺗﻮ ﺑﺒﯿـــﻨـﮧ ...

ﻧـﮧ ﻣﯿﺘـــﻮﻧـﮧ ﭼﺸـــﺎﮮ ﺧﯿـــﺴﺘﻮ ﺑﺒﯿـــﻨـﮧ ...

ﻧـﮧ ﺩﺳـــﺘﺎﮮ ﻟـــﺮﺯﻭﻧﺘـــﻮ ...

ﺣﺘـــﮯ ﻧﻤﯿﺘـــﻮﻧـﮧ ﺩﻟـــﺘﻨﮕﯿـــﺘﻮ ﺣـــﺲ ﮐﻨـﮧ ...

ﺑﻌـــﺪ ﻫـــﻢ ﺑﺎ ﺧﯿـــﺎﻝ ﺭﺍﺣـــﺘــ ﻣﯿـــﺮﻩ ﮐـﮧ ﺑﺎ ﯾﮑـــﮯ ﺩﯾـــﮕـﮧ

ﭼــﺘـــ کنــہ🙏

ارسال شده در

اون آدمی عصبی و حساسی که میتونه هر حرکتت بهم بریزتش و بازم دوست داشته باشه و هر کار کنه واسه حال خوبت و درکت کنه همون میتونه وقتی احساس کنه موندن توهین به شخصیتشه بزاره بره

   اون آدما یهویی خسته میشن و از خوبی کردن دست میکشن،دیگه هیچی واسشون مهم نیست.

.

ارسال شده در
هم اکنون، Gsky گفته است:

اون آدمی عصبی و حساسی که میتونه هر حرکتت بهم بریزتش و بازم دوست داشته باشه و هر کار کنه واسه حال خوبت و درکت کنه همون میتونه وقتی احساس کنه موندن توهین به شخصیتشه بزاره بره

   اون آدما یهویی خسته میشن و از خوبی کردن دست میکشن،دیگه هیچی واسشون مهم نیست.

.

خیلے خیلے خیلے حق

ارسال شده در
3 ساعت قبل، Gsky گفته است:

‍ ﺧﺴﺮﻭ ﺷﮑﯿﺒﺎﯾﯽ:

 

ﻣﺎﻫﯽ ﻣﻮﻥ ﻫﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ 

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﮕﻪ ﺗﺎ ﺩﻫﻨﺸﻮ ﺑﺎﺯﻣﯿﮑﺮﺩ 

ﺁﺏ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﺗﻮ ﺩﻫﻨﺶ 

ﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﺴﺖ ﺑﮕﻪ ...

 

ﺩﺳﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﻮ ﺁﮐﻮﺍﺭﯾﻮﻡ 

ﻭ ﺩﺭﺵ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ 

ﺍﺯﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺑﺎﻻ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﭘﺮﯾﺪﻥ .. 

ﺩﻟﻢ ﻧﯿﻮﻣﺪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻨﺪﺍﺯﻣﺶ ﺍﻭﻥ ﺗﻮ، 

ﺍﻧﻘﺪ ﺑﺎﻻ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﭘﺮﯾﺪ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪ

ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ !!...

 

ﺩﯾﺪﻡ ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻣﻮﻗﺴﺖ 

ﺑﺬﺍﺭﻣﺶ ﺗﻮﯼ ﺁﮐﻮﺍﺭﯾﻮﻡ

ﻭﻟﯽ ﺍﻻﻥ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺘﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻧﺸﺪﻩ.. 

ﯾﻌﻨﯽ ﻓﮏ ﮐﻨﻢ ﺑﯿﺪﺍﺭ

ﺷﺪﻩ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻤﺶ ﺍﻭﻥ ﺗﻮ 

ﻗﻬﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﺯﺩﻩ

ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ !!...

 

ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﺎ 

ﺑﺎ ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﻣﻮﻧﻪ ...

ﺩﻭﺳﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ ... ﺩﻭﺳﻤﻮﻥ ﺩﺍﺭﻥ ...

ﻭﻟﯽ ﺍﻭﻧﺎﺭﻭ نمی فهمیم !

ﻓﻘﻂ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ 

ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭ

ﺭﻭ ﺑﺎ ﺍﻭﻧﺎ ﻣﯿ ﮑﻨﯿﻢ... ༊࿐𖥘➫‌ ✰

و هر روز کمتر از روز قبلش آدم‌هایی که شبیه به خودمان باشند را پیدا خواهیم کرد، که انگار که زمان خاطرات مشترکی که میشد با کسی داشته باشیم را هر روز بیشتر در خودش گم می‌کند و با چیزهایی که دیگر نمی‌دانیمش، آن را پر خواهد کرد

 

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...