رابطه نوه و پدربزرگ و مادربزرگ

[Topaz]

رابطه نوه و پدربزرگ و مادربزرگ 

 

کلمه سالمند شاید یه تصویر از زمینگیری، سکته، آلزایمر و بطور کلی ناتوانی به ذهن بیاره. در صورتیکه خیلی از انسان ها با یه سلامت نسبی پا به این مرحله میذارن و براشون سرآغاز فعالیت هایی است که تو جوانی و میانسالی بخاطر کار و مشغله نتونستن انجام بدن. 

متاسفانه تو کشور ما فرد میانسال شرایط سخت تری نسبت به بقیه جاها داره و شاید دغدغه مالی به فرد اجازه سفر و سایر فعالیت ها رو نده. ولی خوب ما از حالت بهینه اش صحبت میکنیم. وقت خالی بیشتر و علاقه قلبی به فرد سالمند این اجازه رو میده که با نوه ها وقت زیادی بگذرونند. 

واقعیت اینه که شرایط زندگی و بدو بدوها اجازه نمیده ما از بچگی بچه هامون لذت کافی ببریم به همین دلیل افراد سالمند سعی میکنن با خیال راحت لذت ببرن و بازی کنند. این وسط انتقال تجربه و مهارت صورت میگیره و کودک کارهایی رو با اونها انجام میده که پدر و مادر کمتر بهش اجازه میدن. 

حالا به دو موضوع مهم اشاره کنیم: 

اول قضیه دو تربیتی شدن و آسون گیری بیش اندازه مادر بزرگ و پدر بزرگ هست. اگر این قضیه اذیتتون میکنه باهاشون در میون بذارید. مطمئن باشید شرایطتون رو درک میکنن. و از اول به بچه بفهمونید که قوانین خونه مادر بزرگ با ما فرق نداره و لزوما نمیتونه هرکاری که اونجا انجام میده در خونه هم تکرار کنه. 

دوم: درسته نوه خیلی عزیزه ولی این به این معنی نیست که بچه ها رو بر سر اونها آوار کنید و یجوری از خودتون سلب مسئولیت کنید. مسلما مهدکودک مناسب میتونه شرایط آموزشی و مراقبتی خوبی از فرزندتون به عمل بیاره. حتما قبل از بچه دار شدن فکر مراقبت ازش رو خیلی شفاف در نظر بگیرید و بعد تصمیم بگیرید...